نو ظهوران
به نام خدا
به عنوان یک علی همیشه از ادمهای جدید استقبال نمیکردم و معتقد بودم اطرافیان هرچی کمتر اوضاع و احوال بهتر و خلاصه دردسر کمتر.
خب شما فکر کن من با این نگاه وارد عرصه ازدواج شدم و به طور قطع میگم که ازدواج دروازه ورود آدمها تاکید میکنم آدمهای نو به زندگیه. مطلقاً شما نمیتونید جلو این سیل ورود آدمهای جدید به زندگیتون را بگیرید. اگر هم بخواهید بگیرید قطعاً نبردی نیست که خستگیهاش لذت بخش باشه. پس مبارزهی تباهی هستش.
پس باید چهکار کرد؟ تجربه! تصمیم گرفتم خودم رو باهاشون رو به رو کنم و ببینم چی پیش میآد. تصمیم گرفتم به رفتارهاشون توجه کنم.
باید اعتراف کنم که سخت بود ولی میارزیدن! میارزیدن خودم رو به یک سفر چند روزه همراهشون بسپرم. میارزیدن که با این که شدیداً میل به پیچوندن داشتم برم خونه و وسایل افطار رو جمع کنم.
میارزیدن...
نو ظهوران دستهای از افراد زندگی من هستند که از ارزش و اهمیت بالایی برخوردارند.
الان زود هست برای این حرف ولی شاید زندگی از مسیری حرکت کرد که موقع گرفتاریهاشون اسم ما (من و خانومم) رو جرء اولین نفراتی که میتونن بدون هیچ مقدمه چینی و مِنمِنی ازشون کمک بخوان به یاد بیارن.
و این ارزشمنده.
- ۰ نظر
- ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۱:۵۸