حس کردن
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۲۴ ب.ظ
به نام خدا
این قدر کلافه هستم که نوشتن هم آرامم نمیکند. بیست و اندی روز گذشت از مهمترین سال زندگیام ولی من همانم که بودم. بلکه در بعضی از زمینهها خستهتر.
به خودم که نگاه میکنم هزار کار شروع کرده و تمام نکرده دارم و این را در مواقعی از نزدیکان خود هم میشنوم که: ای علی تو اصلاً شد یک بار کاری را تمام و کمال انجام دهی.
آیا توانستم که خلاف این حرف را در سال جدید اثبات کنم؟ خیر!
سرم از این که به هیچ چیز فکر نمیکنم درد گرفته و واقعا نیاز به یک حس دارم. اغلب مواقع وقتهایی که تا این حد کلافه میشم به سراغ شنا رفتن میرم. اینقدر شنا میرم تا در دستها ضعف و درد حس کنم. فقط حس کنم تا نشکنم.
فقط حس کنم. همین
#روز_مرگی
- ۰۰/۰۱/۲۱